پشت دری فلزی با شیشههای غبارگرفته و نردههایی با قدمتِ بسیار، هنری قدیمی هنوز نفس میکشد. از گوشه در که سرک میکشیم، نوای موسیقی سنتی پیش از همه به پیشواز میآید. در فضایی بسیار کوچک که شاید بیشتر از چهار متر نیست، مردی جوان پشت میز کارش نشسته و کنجکاویمان را اینگونه پاسخ میدهد: «انگشترساز هستم.»
انگشترسازی در فضایی بسیار قدیمی که تداعیگر دهههای چهل، پنجاهی است که بارها در قاب تلویزیون جای گرفته؛ فضایی با دیوارهایی که بخشی از آن با ابزارهای مختلف و قسمت دیگرش با پوسترهایی از خوانندگان سنتی پوشانده شده است. در طاقچهای کوچک در کنار لوازمی دیگر، ضبط صوت قدیمی دوباندهای همراه با تعدادی کاست قرار دارد.
۱۱ سالی میشود که در همین کنج کارگاه کوچکش، انگشتر میسازد و شغلی خانوادگی را ادامه میدهد. خودش را «جواد جاهدی» معرفی میکند که ۱۳ سال از عمر سیوهشتسالهاش را انگشتر ساخته است و پیش از آن نیز بهواسطه همین شغل خانوادگی، آشنای این هنر بوده و بلد کار.
او که در همین محله ولایت متولد شده، ازدواج کرده و هنوز هم به ماندن در آن وفادار است، از روزی میگوید که تصمیم گرفت انگشترساز شود؛ «هفت برادر بودیم که ششتایمان انگشترساز شدیم؛ اول از همه برادر بزرگترم وارد این کار شد و بقیه برادرها پشت سرش همین راه را ادامه دادیم؛ هرچند که اکنون بهدلیل خرابی بازار فقط دونفرمان در این شغل ماندگار شدهایم.»
جاهدی، بیست وپنجساله بوده که وارد این حرفه میشود و پس از دو سال شاگردی نزد برادر بزرگترش، استاد کار شده و مستقل، اما این را که تا پیش از بیستوپنجسالگی مشغول چه کاری بوده است، اینگونه توضیح میدهد: «حرفههای مختلفی را تجربه کردم؛ مانند اتوکشی، نقاشی ماشین و...» و این در حالی است که پدر آنها نجار بوده است.
او کمی هم درباره نوع انگشترهایی که در کارگاه خود تولید میکند، توضیح میدهد: «ما در کارگاه خود فقط انگشتر حرز جواد مردانه در اندازههای کوچک، متوسط و بزرگ تولید میکنیم که دعای آن را هم از بازار به قیمت ۱۰ تا ۲۰ تومان میخریم.»
بعد هم یادی از گذشتهها میکند؛ «بعد از اینکه آلمانیها انگشترهای به سبک حرز را وارد ایران کردند، برادر بزرگم با استفاده از الگوی آن، برای اولینبار در مشهد اقدام به تولید این نوع انگشتر کرد.»
انگشترهای ماشینی سه سالی میشود وارد بازار شده و بهدلیل قیمت ارزانش، وضعیت کار دستساز را خراب کرده است
از او درباره اینکه انگشترهای نگیندار را هم تولید میکند یا خیر، میپرسم که اینگونه پاسخ میدهد: «تخصص ما فقط تولید انگشتر حرز جواد (ع) است، اما اگر مشتری سفارش کار نگیندار هم داشته باشد، برایش میسازیم.»
آنگونه که جاهدی توضیح میدهد، انگشترهای زنانه، چون بسیار ظریف است، از کشورهای ترکیه، تایلند و چین وارد ایران میشود و، چون این محصولات با دستگاه ساخته میشود، کیفیت بهتری از تولیدات داخلی دارد که دستساز است.
البته او این نکته را هم یادآوری میکند که: «انگشترهای مردانه ماشینی هم وجود دارد که سه سالی میشود وارد بازار شده و بهدلیل قیمت ارزانش، وضعیت کار دستساز را خراب کرده است.»، اما بهگفته این انگشترساز، آنهایی که دنبال کار خوب و بادوام هستند، بیشتر انگشترهای دستساز تهیه میکنند که بیشتر مشتریها هم از اعراب هستند.
جاهدی با بیان اینکه روزی ۵۰ انگشتر مردانه تولید میکند، میگوید: «برای تولید این تعداد، روزی ۱۰ ساعت از ۹ صبح تا ۱۶ کار میکنم که تقریبا هر انگشتر ۲۰ دقیقه وقت میگیرد.»
این انگشترساز درباره شیوه فروش انگشترهایش نیز اینگونه توضیح میدهد: «سفارش کار را از بازار میگیریم و به تعداد درخواستی، برایشان انگشتر تولید میکنیم. سپس آنها هم هنگام تحویل کار، برابر با وزن نقره بهکار رفتهشده در هر انگشتر، به ما نقره ساچمهای و برای هر کار هم هزار تا ۲ هزار تومان اجرت میدهند.»
با وجود همه مشکلات اقتصادی و سختیهایی که این حرفه دارد، باز هم جاهدی دوست دارد همچنان به انگشترسازی وفادار بماند؛ «هرچند بازار خیلی خراب است و هر روز هم بدتر میشود و بیشتر درآمدی را که دارم، باید صرف اجاره مغازه و دیگر هزینههای جاری کنم، هرگز به تغییر شغل فکر نکردهام.»
او که یک پسر دارد که کلاس اول دبستان است، درباره اینکه آیا اجازه میدهد فرزندش نیز در آینده وارد این حرفه شود، اینگونه میگوید: «دوست دارم پسرم بهعنوان یک هنر و کار تفریحی، فقط در تابستانها بهسراغ این کار بیاید نه بهعنوان حرفه اصلی؛ چون باید درسش را بخواند.»
* این گزارش ۱۶ فروردین ۹۵ در شمـاره ۱۹۲ دوشنبه شهرآرامحله منطقه ۵ چاپ شده است.